برگردان مصاحبه رضاشاه دوم با پاترک بت دیوید قسمت پایانی
برگردان مصاحبه رضاشاه دوم با پاترک بت دیوید قسمت پایانی
2024-11-07 19:54:31
اخبار ایران

امروز در مواجهه با پوتین و شی در چین و روسیه، معادل آن در دنیای غرب کجاست؟ بنابراین نباید تعجب کنیم که رژیم‌هایی مانند رژیم ایران سال‌ها دوام آورده‌اند، زیرا سوءتفاهم در مورد طرز تفکر و ماهیت آن‌ها یک نقص بزرگ بوده است.
اما اکنون در سال ۲۰۲۴، مردم ایران در خیابان‌ها در حال مبارزه هستند. آن‌ها می‌دانند که من معجزه‌گر نیستم. آن‌ها می‌دانند که ما نیاز به کمی حمایت خارجی داریم. آن‌ها می‌دانند که من منتظر وقوع یک کودتای نظامی نیستم تا موفق شویم، زیرا من این را گفته‌ام. گفته‌ام که نیازی به هیچ یک از آن‌ها نداریم. اما آنچه که گفته‌ام و همچنان می‌گویم، و این پیام من به هر دو کاندیدایی است که طی دو یا سه روز آینده انتخابات را در آمریکا خواهند برد، این است که درک کنند ایران و ایرانیان امروز در چه وضعیتی هستند، درک کنند مردم ایران چه کسانی هستند و رژیم در چه وضعیتی است. شما باید برای اولین بار در ۴۵ سال گذشته، همان‌طور که شما گفتید، بر مردم ایران تمرکز کنید و نه بر رژیم و این‌که با این رژیم چه کنیم، زیرا رژیم هرگز راه‌حل مشکل را به شما نمی‌دهد. اما مردم ایران این کار را خواهند کرد. کل استراتژی من بر اساس پیروزی مردم ایران بر این رژیم است، زیرا آن‌ها اولین کسانی خواهند بود که به شما و من و به بقیه دنیا می‌گویند که چقدر در تفکر و ارزش‌ها با آمریکایی‌ها، فرانسوی‌ها، سوئدی‌ها و مردمی که در کشورهای آزاد زندگی می‌کنند، مشابه‌اند. ما باید تمام این‌ها را درک کنیم. ما مشتاق رسیدن به آن هستیم و تنها مانع بین ما و دنیای آزاد همین رژیم است. پس درخواست ما از دولت بعدی چیست؟
و با شما موافقم که ما تمام وقت دنیا را نداریم. بنابراین دقیقاً اینجاست که باید به هم نزدیک شویم. تا کنون ما به صورت موازی حرکت کرده‌ایم. در بهترین شرایط، این تنها چیزی است که من و هم‌وطنانم می‌توانیم انجام دهیم. آیا این برای برهم زدن تعادل کافی است؟ نمی‌دانم. تاریخ به ما خواهد گفت. اما می‌توانم یک چیز را بگویم. اگر این بار دولتی باشد که بگوید، دیگر از این رژیم خسته شدیم. زمان آن رسیده که به مردم ایران به عنوان یک گزینه نگاه کنیم و به آن‌ها فرصت بدهیم تا موفق شوند، نه این‌که به رژیم فرصت تغییر رفتار بدهیم. اگر این تغییر راهبُرد در سیاست خارجی آمریکا آغاز شود، بالاخره در مسیری قرار خواهیم گرفت که می‌تواند به یک راه‌حل درست منجر شود.

پاتریک بت دیوید: نظر شما درباره‌ی حرف‌های اریک پرینس چیست؟ پیمانکار نظامی خصوصی.

اعلیحضرت: خب، من نمی‌دانم او چه گفت، چون نمی‌دانم ایده چه بوده.

پاتریک بت دیوید: ایده استفاده از یک PMC (شرکت نظامی خصوصی) که وارد عمل شده و جمع‌آوری پول کافی برای این‌که کسی مثل او بتواند در سرنگونی رژیم کمک کند. آیا هیچ‌وقت به این فکر کرده‌اید یا نه؟

اعلیحضرت: خب، آیا داریم درباره عملیات مخفی و طرح‌های کودتا و این چیزها صحبت می‌کنیم؟ من فکر نمی‌کنم که تغییر در ایران از طریق این روش‌ها صورت بگیرد. ببینید، ما دیدیم که در عراق و در فرآیند "بعث زدایی" چه اتفاقی افتاد، بدون اینکه جایگزینی داشته باشند، عملاً به نوعی به وضعیت یک حکومت شکست خورده‌ای منجر شد. من فکر نمی‌کنم که این مشکل در ایران باشد. ببینید، برای بقا و ثبات پس از تغییر رژیم، بسیاری از آن بستگی دارد به این که عناصری که دست‌شان به خون مردم ایران آلوده نیست و روزی باید در دادگاه پاسخگو باشند. اما تصور کنید که چقدر می‌توانید جدا شدن و رها کردن از بند رژیم را افزایش دهید، اگر به این افراد بگویید که می‌توانند پس از تغییر رژیم بقا داشته باشند و نیازی نیست تا آخرین لحظه با این رژیم بمانند، با این تصور که ما می‌آییم تا انتقام بگیریم و با افرادی که ۴۴ سال ما را سرکوب کرده‌اند تسویه‌حساب کنیم. ایرانی‌ها از جنگ، از درگیری، از سرکوب خسته‌اند. آن‌ها می‌خواهند بتوانند نفس بکشند و آزاد باشند و به زندگی عادی برگردند، اما باید فرصت کافی به آن‌ها داده شود. ما داریم ساختار، اصول قانون‌مندی، و عناصری که پیش‌نیازهای بقای جامعه مدرن هستند، می‌آوریم. این انضباط و این درک به نظر من در ایران وجود دارد. فکر نکنید که مردم ایران شستشوی مغزی شده‌اند. در واقع، شما به چیزی اشاره کردید که جالب بود در دوران کودکی‌تان، که در مدارسی بزرگ شدید که به شما آموزش می‌دادند شعارهای مرگ بر آمریکا و این‌گونه شعارها بدهید. و می‌دانید، بسیاری از بازخوردهایی که من از نسل Z جوانان ایرانی که در سنین نوجوانی یا اوایل بیست سالگی هستند، دریافت می‌کنم، می‌گویند که ما همگی در معرض آن بودیم. اما می‌دانید، دیگر بازی تمام است. ما حقیقت را می‌دانیم، کارهای خود را انجام داده‌ایم. ما تاریخ خود را می‌شناسیم. بنابراین عناصر تغییر، تمایل به تغییر و درک برای تغییر وجود دارد. چطور می‌توان آن‌ها را بیشتر ترغیب و تقویت کرد، این دقیقاً چیزی است که من در موردش صحبت می‌کنم. این یک لفاظی نیست. چطور می‌توان مردم را واقعاً تقویت کرد تا در برابر دشمنی‌های شدید پیروز شوند. این از طریق برخی عملیات‌های ویژه و پنهانی نخواهد بود.
فکر نمی‌کنم این راه‌حل باشد.

پاتریک بت دیوید: بذار یک چیز عجیب و غریب بهت بگم. من این کتاب رو نوشتم به اسم "آکادمی." این داستان "آکادمی" رو ۱۳ ساله که روش کار می‌کنم. این داستان در مورد پدرت هست. درباره انقلاب ایران، یه کسی که به یک انجمن مخفی جذب میشه و اون‌ها رهبرانی رو آموزش میدن که میرن دور دنیا و کارهای بزرگی می‌کنن. و شخصیت منفی داستان یک عضو ساواک هست که علیه شاه عمل می‌کنه. خب. و وقتی این کتاب رو نوشتم، این شخصیت منفی، معاون سابق ساواک بود. و من سال‌هاست که درباره این شخصیت می‌نویسم. داستان بیرون میاد و یه‌باره این آقا با من تماس می‌گیره و شروع می‌کنیم با هم صحبت کردن و می‌گه، هی، یه نفر می‌خواد باهات صحبت کنه. هیچ مشکلی نیست. ما با هم یه جلسه زوم می‌ذاریم. و اون می‌گه من معاون سابق ساواک بودم. گفتم، واقعاً؟ بله. خب، جالبه. ببین، این همون آدمه. اون گفت، می‌دونی، تو یه کتاب نوشتی ظاهراً که درباره ساواکه. آره، دوست دارم بخونمش. براش فرستادم. کتاب رو می‌خونه، برمی‌گرده، باهام تماس می‌گیره، وقت می‌ذاره. خودش و همسرش به خونه‌ام میان و ما حدود هشت، نه ساعت با هم وقت می‌گذرونیم. گفتگوی فوق‌العاده‌ای بود. و این شخص پرویز ثابتی هست، که مطمئناً می‌دونی کیه. مطمئناً با او صحبت کردی و. یا شاید صحبت نکردی. نمی‌دونم آیا با او صحبت کردی یا نه. این مرد سابقاً معاون بود. اگر می‌تونی پیداش کنی، راب، وقتی. وقتی یه داستان‌هایی رو می‌شنوی. پرویز ثابتی، راب. هیچ ویدیویی از او نیست، ولی اگه پرویز با "Z" تایپ کنی، ثابتی رو می‌بینی. و اگه به ویکی‌پدیاش بری، بعضی از کارهایی که به عنوان عضو ساواک انجام داد رو می‌تونی ببینی، و من مطمئنم که مستندها یا داستان‌هایی رو دیدی، و می‌دونی که چطور تونست بعضی از اعضای حزب‌الله رو با استفاده از زنان به دام بندازه و، می‌دونی، کاری کنه که اون‌ها... این. این مرد یه جورایی مثل جی. ادگار هوور بود، ولی درک عمیقی از کنترل این افراد داشت. و زیر نظر پدر تو کار می‌کرد. احتمالاً رابطه‌شون به بهترین نحو پایان نیافت، ولی با این حال اونجا بودن. جایی که می‌گفتن، هی، این افراد امروز و مردم خمینی، باید اون‌ها رو جدی‌تر بگیریم. ما نمی‌تونیم ساده‌لوح باشیم. این فکر که این آدم ضعیفه و نمی‌تونه تو رو براندازه و از بین ببره، درسته؟ بنابراین، کل داستان حول چند لحظه از فرصت‌های از دست رفته، ساده‌لوحی، یا غرور می‌چرخه که همه رهبران با اون‌ها درگیر می‌شن. این چیزی نیست که کسی از اون مبرا باشه. یعنی این‌طور نیست که، اوه، تو یک آدم اصیل و فروتنی هستی و هرگز با این چیزها درگیر نمی‌شی. فکر می‌کنی کمی ساده‌لوحانه یا حتی کمی متکبرانه است که فکر کنیم این رویکردی که در پیش گرفته‌ایم می‌تواند...

روش خیلی سنتی و منطقی همون روشی خواهد بود که آزادی رو به ایران برمی‌گردونه، یا باید روش‌های خلاقانه‌ای وجود داشته باشه تا بتونیم با رژیمی مثل خامنه‌ای که قادر به هر کاری هست، مقابله کنیم؟ باید بتونی با اون‌ها بجنگی. مثل اینکه وقتی با خوک کشتی می‌گیری، گاهی باید با اون‌ها وارد گل و لای بشی. فکر می‌کنی باید این‌طور باشه یا به روش سنتی باید جلو رفت؟

اعلیحضرت: می‌دونی، پاتریک، یه نکته جالب اینه که مردم وقتی فرصت پیدا کردن که تأمل کنن، تحقیق کنن، و دقت بیشتری به خرج بدن، جالبه که نسل جوان امروز در ایران، که به هر حال پدر و مادرهاشون رو سرزنش می‌کنن که چرا از این انقلاب حمایت کردین، به پدر من هم انتقاد دارن از این نظر که اگر می‌دونست چه بلایی قراره سرمون بیاد، چطور اجازه داد این اتفاق بیفته؟ به عبارتی، اونا پدرم رو سرزنش می‌کنن که چرا گذاشت دشمنان قسم‌خورده‌ش به قدرت برسن. اما همون دانشجو امروز پدرم رو گرامی می‌داره، اسمش رو صدا می‌زنه، و در نتیجه، میراثی که بر دوش من هست رو، وقتی پدربزرگم رو می‌خوان و می‌گن روحش شاد، یا اینطور که امروز پدرم در ایران محترم شمرده می‌شه، فراموش کن که هم‌سن‌های خودشون اون موقع خواستار زدن سرش بودن. و تصور کن. حرفم اینه. تصور کن که پدرم، که البته به بسیاری هشدار داده بود، ببینید چه پیامدی داره، نه فقط در ایران بلکه برای کل منطقه که ایران می‌تونه ایرانستان بشه. کمتر از یک سال بعد از انقلاب ایران بود که روس‌ها به افغانستان حمله کردن، و کل منطقه به سمت هرج و مرج رفت. فکر نمی‌کنی پدرم می‌دونست چه اتفاقی قراره بیفته؟ اون دو انتخاب داشت. یا می‌ایستاد، مقابله می‌کرد، یه عده رو دستگیر و اعدام می‌کرد و قدرت رو حفظ می‌کرد، یا می‌گفت، ببین، بعد از ۳۷ سال حکومت، نمی‌خوام مردم خودم رو سرکوب کنم. و به اختیار خودش کشور رو ترک کرد. این انتخابی بود که آگاهانه گرفت. بنده اینجا با این مقدار حمایت از ایرانی‌ها نشسته نخواهم بود، چون همون مردمی که پدرم رو محترم می‌شمرن، می‌گفتن که او یک ظالم بود که می‌خواست با کشتن مردمش بر سر قدرت بمونه. و در تاریخ به عنوان یک مستبد خون‌ریز ثبت می‌شد، مثل چائوشسکو در پایان جنگ سرد. پس باید بفهمیم که اینجا چی در جریانه. از هر طرف بری محکومی. خب، بهت بگم، فکر می‌کنم پدرم تصمیم منطقی، عقلانی و اخلاقی گرفت، و به همین دلیله که مردم امروز این رو می‌گن. و من درک می‌کنم که چرا مردم ناامید هستن. بعضی از جوان‌ها می‌گن اگر می‌دونست که این اتفاقات قراره سرمون بیاد، باید می‌ایستاد و می‌جنگید. چرا ما رو تنها گذاشت؟ اما اون‌ها حرفی کاملاً متفاوتی می‌زدن؛ اگر او واقعاً این کار رو کرده بود، به عنوان یک میهن‌پرست و کسی که اون کشور رو ساخته شناخته نمی‌شد. مردم می‌گفتند، نگاه کن. این همه از ما رو کشته. و سوال اینه، بیایید فرض کنیم که او این کار رو می‌کرد. آیا واقعاً تفاوتی ایجاد می‌کرد؟ آیا واقعاً چیزها رو تغییر می‌داد؟ در اون زمان یه شور و هیجان زیاد وجود داشت، پاتریک. استادان دانشگاه قسم می‌خوردند که چهره خمینی رو در ماه دیدند. با اون طرز فکر نمی‌تونستی منطقی صحبت کنی. پس بله، یک نیروی بزرگ وجود داشت؛ از یک طرف مارکسیست‌ها و از طرف دیگه اسلام‌گراها که قطعاً رابطه ما با دنیای غرب، به ویژه آمریکا، رو دوست نداشتند. این هسته ایدئولوژی این رژیمه. ضد غرب، ضد اسرائیل، ضد آمریکاست. همونطور که گفتم، این فقط یه شعار نیست. اون‌ها واقعاً بهش باور دارن. ولی نسل امروز می‌گه، ما اونا نیستیم. نسل امروز می‌گه، هر کدوم از والدین ما که فکر می‌کرد این راه‌حله، و شما قبلاً اشاره کردید که خمینی پیامی داشت یا دیدگاه روشنی داشت. خب، امروز می‌دونیم که اون دیدگاه در واقع چی بود. هیچ ارتباطی با ایران نداشت.

پاتریک بت دیوید: اوه، ولی اون بی‌ربطه. نه، من درک می‌کنم، ولی فقط به تو نشون می‌ده چقدر موثر بود. باید بپذیریم که موثر بود.

اعلیحضرت: بله، ما می‌تونیم بعضی از مردم رو برای مدتی فریب بدیم. اما در نهایت، نمی‌تونیم همه مردم رو فریب بدیم.

پاتریک بت دیوید: ۴۶ ساله که حکومت می‌کنن. ۴۶ ساله که با سیاست‌های دیوانه‌وار اونجا رو اداره می‌کنن.

اعلیحضرت: تقریباً ۸۰ سال طول کشید تا روس‌ها از شر کمونیسم خلاص بشن

پاتریک بت دیوید: آیا می‌خوای اینقدر منتظر بمونی؟

اعلیحضرت: نه، حرف من این نیست که باید اینقدر منتظر بمونیم. این یه درس از تاریخه. نباید اینقدر منتظر بمونیم. اما باز هم، چرا این سوال رو از من می‌پرسی؟ این سوال باید از دونالد ترامپ یا کامالا هریس پرسیده بشه.
آیا پیامدهای ادامه سیاستی که در واقع این رژیم رو سر پا نگه می‌داره، رو درک می‌کنین؟

پاتریک بت دیوید: این در اولویت آن‌ها قرار ندارد. لازم نیست اولویت شماره یک باشه. نیاز نیست که اولویت اول اونا باشه. ولی باید اولویت شماره یک مردم ایران باشه، نه اولویت اون‌ها.

اعلیحضرت: نه، نه، می‌فهمم. خب، متوجه شدم. اما بیایید بگیم جدا از سیاست داخلی آمریکا، مثل اقتصاد داخلی...

پاتریک بت دیوید: قطعاً. سیاست خارجی.

اعلیحضرت: سیاست خارجی. درسته. خب، الان چی در خطره؟

پاتریک بت دیوید: خیلی چیزها.

اعلیحضرت: باشه، بیایید یکم در موردش صحبت کنیم.

پاتریک بت دیوید: از کجا شروع می‌کنی؟

اعلیحضرت: چین؟

پاتریک بت دیوید: قطعاً.

اعلیحضرت: روسیه؟

پاتریک بت دیوید: خوبه.

اعلیحضرت: درگیری با اوکراین؟

پاتریک بت دیوید: قطعاً.

اعلیحضرت: خاورمیانه، تشدید تنش‌ها، تهدید هسته‌ای، تروریسم، افراط‌گرایی و غیره. امروز شما در مورد دانشگاه‌های آمریکایی صحبت می‌کنید که در حال ترویج شعارهای ضدآمریکایی، ضداسرائیلی یا ضدیهودی هستند، که توسط رژیم ایران تأمین مالی و آموزش داده می‌شوند و... چطور می‌شود این مسئله را نادیده گرفت و گفت، می‌دانید چیه، دیگه کافیه. ما با خاورمیانه و مشکلات آن مواجه هستیم. شما نمی‌توانید از زیر پاسخگویی به این موارد شانه خالی کنید، چون اگر فکر کنید که نمی‌خواهید دخالت کنید، آنها شما را مجبور به دخالت خواهند کرد. باید راه‌حل را اینگونه نبینید که چطور آنها را مهار کنیم یا انتظار داشته باشیم رفتارشان تغییر کند، بلکه باید فکر کنید که تفاوت واقعی یک ایران متفاوت تحت شرایط متفاوت خواهد بود. ما نیاز به یک اتحاد فکری داریم. وگرنه، مهم نیست من و ایرانی‌ها چه خواهیم کرد؛ مادامی که جهان، و بخصوص رهبری جهان آزاد در غرب، آمریکا، که در اینجا نقش بزرگی دارد، بسته به آنچه که انجام می‌دهند یا نمی‌دهند، می‌تواند تغییر دهنده بازی باشد. من صادقانه می‌گویم که چه فکر می‌کنم. با شما در این مورد مخالف نیستم. ما زمانی برای تلف کردن نداریم. و تنها من نیستم که این را می‌گویم. مطمئنم که بسیاری از مردم منطقه دقیقاً همین نظر را دارند. و چیزی که باعث سردرگمی آنها شده، تردید یا عدم تمایل به اقدام از این سوی واشنگتن است.

پاتریک بت دیوید: فکر نمی‌کنم ترامپ آن‌قدری جلو برود که شما فکر می‌کنید. به نظرم ترامپ تا حدی که بتواند پیش می‌رود، همان‌طور که شخصیت او به عنوان یک رهبر است. هفته‌ی پیش با پسرش صحبت داشتم. درست است. اریک ترامپ اینجا بود، هفته پیش یا هفته و نیم پیش؟ هفته پیش. و وقتی اینجا بود، گفت، وقتی به من گفت که می‌خواهد نامزد شود، گفت، "اریک، تو کل تجارت را اداره می‌کنی." "داری چی می‌گی؟ من قبلاً همچین چیزی نداشتم." گفت: "داریش. از پسش برمیای." درسته؟ و او باید یاد بگیرد که چطور آن را به نتیجه برساند. پدرش کار خود را آغاز کرده، حالا باید خودش هم یاد بگیرد که چطور کارش را پیش ببرد. به نظرم ترامپ کمکت می‌کند و می‌گوید، "ببین، این کاری است که من می‌کنم. بوم، بوم، بوم. بقیه‌اش با توست." اگر می‌خواهی کاری بکنی، درسته؟ اما او ایرانی نیست، متوجهی؟ او یک آمریکایی است. اولویت‌هایش آمریکا است. میراث او پدر و مادرش است، میراثش بچه‌هایش است، میراثش اسراییل است و چیزهایی که برای اسراییل انجام داده است. و نمی‌گوید ببینم برای ایران چه اتفاقی می‌افتد. فکر می‌کنم او تا حدی جلو می‌رود که به اسراییل این اختیار را بدهد که با ایران آنچه می‌خواهد بکند، اما خودش وارد نمی‌شود. او تا حدی پیش می‌رود که به اسراییل کمک کند. دیدی که وقتی یکی از رهبران حزب‌الله کشته می‌شود، نفر بعدی کشته می‌شود، و سپس نفر بعدی کشته می‌شود. و تازه نفر جدید به کار گرفته شده و خدا می‌داند که احتمالاً چند روز دیگر بیشتر زنده نیست. روزهایش به شماره افتاده است. درسته. اسراییل دارد سهم خود را علیه ایران انجام می‌دهد، اما ترامپ خودش را درگیر نخواهد کرد.

درسته. فکر می‌کنم که باید تصویری واضح و شفاف از شرایط به وجود بیاید تا چیزی اتفاق بیفتد. به هر حال، فقط از روی کنجکاوی، و می‌دانم که دارم می‌روم، آیا پدرتان را ملاقات کرده‌اید؟ او در 61 سالگی درگذشت، درست است؟ آیا هیچ‌وقت فکر می‌کنید که اکنون از او بزرگ‌تر هستید؟ آیا این موضوع به عنوان پسر پدرتان، که او در 61 سالگی فوت کرد، برایتان معنی خاصی دارد که شما 64 سال دارید؟ نه. آیا این فکر هر از گاهی به ذهنتان خطور نمی‌کند؟

اعلیحضرت: هر از گاهی.

پاتریک بت دیوید: این باید احساس عجیبی باشد، درست است؟

اعلیحضرت: منظورم این است که، می‌دانی، عمر یک عمر است. به اندازه‌ای که در یک عمر می‌توان انجام داد، وجود دارد. و امیدوارم که بتوانم کشورم را در طول عمرم نجات دهم، البته. بنابراین، می‌دانی، سن در برخی مواقع اهمیت دارد.

پاتریک بت دیوید: با این حال، خیلی سالم به نظر می‌رسید. منظورم این است که، فقط می‌خواهم بدانم، در ذهنتان چگونه است؟

اعلیحضرت: ببین، ما همه انسان هستیم، درست است؟ داشتن این‌گونه افکار غیرطبیعی نیست. اما بیایید برگردیم به ترامپ یا آنچه که فکر می‌کنیم رئیس‌جمهور ترامپ آماده است انجام دهد. و آنچه که می‌خواهید فراتر از آن باشد، مال شماست. فکر می‌کنم آنچه که من درخواست می‌کنم، چیزی است که او می‌تواند بدون فراتر رفتن از آنچه دوست دارد انجام دهد. می‌دانم که او مانند یک تاجر فکر می‌کند. یعنی جنگ برای کسب‌وکار خوب نیست. همه می‌خواهند از درگیری پرهیز کنند. ما درخواستی برای درگیری نداریم. در واقع، فکر می‌کنم آنچه که پیشنهاد می‌کنم به جلوگیری از درگیری کمک می‌کند. اما اگر این بخش را انجام ندهیم، درگیری اجتناب‌ناپذیر خواهد شد. و تنها چیزی که از شما می‌خواهم این است که، خوب، شما تلاش کردید و در زمان اولین دوره‌تان موفق شدید که فشار حداکثری را اعمال کنید زمانی که از توافق هسته‌ای (برجام) خارج شدید، که البته، چیزی نبود که به شکل مثبت بر ایرانی‌ها تأثیر بگذارد، صرف‌نظر از آنچه که دولت اوباما در آن زمان فکر می‌کرد. اما این یک کار نیمه‌تمام است. آنچه که من درخواست می‌کنم، و نمی‌خواهم چیزی فراتر از آن، بگذارید بسیار واضح بگویم که درخواست من چیست.

می‌گویم که در کنار فشار حداکثری، باید یک عنصر از حمایت حداکثری وجود داشته باشد تا حداقل میدان بازی برابر‌تری برای مردم ایران فراهم شود. هیچ چیز فراتر از این. من درخواست مداخله مستقیم آمریکا را ندارم. من درخواست مداخله نظامی ندارم. من درباره هزینه‌کردن دلارهای مالیات‌دهندگان آمریکایی در این مسئله صحبت نمی‌کنم. اما اگر این دو مؤلفه را به ما بدهید، خوب است و بقیه‌اش به ما ایرانی‌ها بستگی دارد. اما اگر قرار است بیایید و بگویید مردم ایران، می‌دانید چه؟ اگر ما بتوانیم تضمین کنیم که رژیم هیچ کاری فراتر از تهدید هسته‌ای نخواهد کرد، این برای ما کافی است. بقیه را برای ما مهم نیست. این به معنای این است که، می‌دانید، رژیم می‌تواند در آنجا بماند و به کشتار مردم خودش ادامه دهد. ما برایمان مهم نیست. این برای ما مشکلی ندارد. ما می‌توانیم با این وضعیت زندگی کنیم. آیا این آن پیامی است که آمریکا می‌خواهد به مردم ایران ارسال کند؟ و آیا این چیزی است که باید هر دو طرف در نظر بگیرند؟ این بخشی از سوال است.

پاتریک بت دیوید: اینجا چیزی جالب خواهد بود. راب، می‌توانی چک کنی که آیا رئیس‌جمهور ترامپ در حین ریاست‌جمهوری‌اش به ایران سفر کرده است؟

اعلیحضرت: نه، نه، اما خیلی زودتر از آن. یک عکس از او در تهران وجود دارد، فکر می‌کنم.

پاتریک بت دیوید: نه، نه، دارم می‌گویم وقتی او رئیس‌جمهور بود، در سال 2016. آیا او بین سال‌های 2016 تا 2020 به ایران سفر کرد یا نه؟ آیا او با هیچ‌یک از رهبران ایران ملاقات کرد؟

اعلیحضرت: نمی‌دانم که آیا جلسات مخفی دیگری در جاهای دیگر داشتند یا نه. نمی‌دانم.

پاتریک بت دیوید: چیزی پیدا کردی یا نه؟

پاتریک بت دیوید: و هیچ چیزی نشان نداد. خوب. پس این جالب خواهد بود. و فکر می‌کنم که این یک نقطه عطف بزرگ خواهد بود که با احترام به شما، ولیعهد، انجام شود اگر ترامپ به کره شمالی سفر کند، که کره شمالی تهدید بزرگ‌تری نسبت به ایران است. برخی می‌گویند در خاورمیانه، ایران است، اما کره شمالی، می‌دانی، کیم جونگ، موضع او و چیزهایی که می‌گوید، بسیار رادیکال است.

او به آنجا رفت، با هر کسی ملاقات کرد. جالب خواهد بود اگر او به ایران برود و شما هم با او و تیم او بروید. اوه، خدایا. اگر شما آنجا بروید و گفتگوها را داشته باشید، آن بازدید بسیار عجیبی خواهد بود. تصویری که شما در مقابل آن‌ها نشسته‌اید و ترامپ در کنارتان است، حالا این یک لحظه تاریخی است که دوست دارم ببینم. دوست دارم ببینم. و تعجب می‌کنم، مانند اینکه سوالاتی دارم که نمی‌دانم آیا می‌خواهم در یک برنامه زنده بپرسم یا نه. تعجب می‌کنم که اعضای تیم شما کی هستند. تعجب می‌کنم که چه کسانی در تیم شما هستند که می‌توانند کارها را انجام دهند. تعجب می‌کنم که چه کسی کار می‌کند. سوالات زیادی از این نوع دارم، اما به پایان نزدیک می‌شویم. دو سوال دیگر دارم که می‌خواهم از شما بپرسم و جمع‌بندی کنیم. راب. می‌توانی آن کلیپ را با اریک پرینس پیدا کنی؟ او این را گفت و من کنجکاوم که آیا می‌توانی این را تأیید کنی یا نه. آیا این درست است؟ برو جلو و این کلیپ را پخش کن. اگر می‌دانی که آیا این به پدرت در انتها اتفاق افتاد یا نه، مطمئنم اگر کسی بتواند آن را تأیید کند، تو هستی. برو جلو، راب.

اریک پرینس: و می‌دانی چه؟ یک کسی به من گفت که شاه قبل از مرگش به مسیحیت روی آورد.

پاتریک بت دیوید: آیا واقعا این طور بود؟ من آن داستان را شنیده‌ام. بله. بله. این آخرین کتاب اوست که قبل از مرگش نوشت. پاسخ به تاریخ. من به تازگی پسرش را داشتم. آیا این درست است؟

اعلیحضرت: کاملاً نادرست است.

پاتریک بت دیوید: خوب.

اعلیحضرت: یکی از عمه‌های من چند سال پیش، قبل از انقلاب این کار را کرد.

پاتریک بت دیوید: او این کار را نکرد. آیا آن داستان در بین برخی افراد پخش شد؟

اعلیحضرت: نمی‌دانم این از کجا آمده، اما بخشی از همان شبکه دروغ‌هاست.

پاتریک بت دیوید: آیا شما در کنارش بودید وقتی او درگذشت؟

اعلیحضرت: بله، من در قاهره در بیمارستان معادی بودم.

پاتریک بت دیوید: اگر کسی بداند که این اتفاق نیفتاده، شما می‌دانید. خوب، پس شما داستان را تأیید کردید. این آسان بود. یک ثانیه طول کشید تا این را بگویید. شما خودتان، ایمان شما. الان خودتان را چگونه با ایمان‌تان می‌بینید؟ چه باورهای دینی را دارید؟

اعلیحضرت: من می‌گویم که، در اصول آنچه که من معتقدم باید باشد این است که هرگز سوالی از هموطنان ایرانی‌ام درباره این‌که چه چیزی را می‌پذیرند یا نمی‌پذیرند نخواهم کرد. اما چرا این را می‌گویم. فکر می‌کنم اگر شما درک کنید که اگر ایمان دارید یا دینی خاص را دنبال می‌کنید، این باید یک موضوع خصوصی باشد. باید مهم نباشد که شما به چه چیزی ایمان دارید یا من به چه چیزی ایمان دارم. این موضوعی خصوصی برای ماست. نباید مورد بررسی قرار گیرد. این تضمینی برای داشتن آزادی انتخاب در هر چیزی است که انتخاب می‌کنیم به آن ایمان داشته باشیم یا عمل کنیم، چه ایمان باشد یا هر چیز دیگری. بنابراین نباید مهم باشد که ایمان من چیست. من این را برای کشوری عمدتاً مذهبی می‌گویم، اما نظر امروز ایرانی‌ها با آنچه که گفتم در تضاد نخواهد بود.شاید ۵۰ سال پیش اینطور نبود، اما  نه امروز. نه امروز. زیرا اگر به آنچه که امروز در ایران به‌واسطه تحمیل یک ایدئولوژی، به‌ویژه یک ایدئولوژی مذهبی، می‌گذرد نگاه کنید، وقتی به آنچه که بر اقلیت‌های مذهبی در ایران اتفاق افتاده، به بهایی‌ها که از داشتن تحصیلات عالی در ایران محرومند، و به یهودیان در ایران، بالاترین میزان گرایش به مسیحیت، در ایران امروز وجود دارد. مهم نیست که باور کنید یا نه، تحت یک حکومت به اصطلاح مذهبی.

پاتریک بت دیوید: و این به معنای بسته شدن اکثر مساجد است.

اعلیحضرت: تمام اینها به این معناست که مردم می‌گویند، گوش کنید، ما باید بتوانیم بدون ترس و تنبیه آزادانه عمل کنیم. بنابراین اصلی که می‌خواهم امروز به اینجا بیاورم این است که نباید مهم باشد که من چه ایمانی دارم یا نه. باید در مورد اصول و ارزش‌های آزادی باشد.

پاتریک بت دیوید: آیا فکر می‌کنید که یک مرد مسیحی می‌تواند در ایران رهبری کند یا نه؟

اعلیحضرت: امیدوارم روزی ایرانی‌ها نگران این نباشند که رهبرانشان زن یا مرد، یهودی یا مسیحی یا بی‌دین هستند یا نه. نباید این‌گونه باشد.

پاتریک بت دیوید: تعداد مساجدی که در شهرها یا شهرهای کوچک وجود دارد از 20 درصد در سال 2010 به 6 درصد کاهش یافته است. و راب، اگر می‌توانی داستانی را که همین حالا از CBN درباره انقلاب عیسی ایران برایت فرستادم، پیدا کنی. در حالیکه  یک میلیون مسلمان به مسیحیت روی میآورند، مساجد در حال بسته شدن هستند. بسیار جالب است که این پروژه زیرزمینی که در ایران در حال انجام است را ببینیم. آخرین سوال، دوباره این سوال برای من به شکلی خودخواهانه است، نه برای کسی دیگر.

اعلیحضرت: شما تصویری را ارائه کردید، اجازه بدهید به شما بگویم.

پاتریک بت دیوید: بفرمایید.

اعلیحضرت: ببینید، من فقط هرچه انجام دهم را فقط بر اساس هموطنان ایرانی‌ام و منابع آنها بنا می‌کنم. هیچ چیزی از دولت‌های خارجی یا غیره. تصویری که من با یک رهبر خارجی به همراه بیایم، به سادگی به این معناست که من تحت اوامر آن دولت یا کشور هستم. نمی‌خواهم رئیس‌جمهور ترامپ بیاید و بگوید من رضا پهلوی را تأیید می‌کنم. نیاز من آن است که رئیس‌جمهور ترامپ بگوید که من در کنار مردم ایران خواهم ایستاد و به آنها کمک می‌کنم تا موفق شوند.

پاتریک بت دیوید: او قبلاً این را گفته است.

اعلیحضرت: خوب، اما این نیمی از راه است. همان‌طور که گفتم، اجزای حمایت حداکثری کمبود دارد اگر این اضافه شود. خوب است، آقای رئیس‌جمهور. ما از شما نمی‌خواهیم که فراتر از آن بروید. بقیه بر عهده ماست. اما حداقل یک فرصت واقعی برای موفقیت به ما داده‌اید.

پاتریک بت دیوید: فکر می‌کنم او این کار را کرده است.

اعلیحضرت: خوب، بیایید ببینیم. این سوال من است.

پاتریک بت دیوید: فکر می‌کنم او این کار را کرده است.

اعلیحضرت: بله. حمایت حداکثری واقعاً وجود نداشت. ما باید این را در معادله لحاظ کنیم. حمایت مستقیم حداکثری برای مردم ایران.

پاتریک بت دیوید: آیا باید به آنها پول بدهید؟

اعلیحضرت: می‌تواند فناوری باشد، می‌تواند ارتباطات باشد.

پاتریک بت دیوید: ایلان می‌تواند استارلینک و از این نوع چیزها را فراهم کند که ممکن است اتفاق بیفتد.

اعلیحضرت: این به این معنی است که زیر نظر او است. یعنی ببینید، شما به راحتی می‌توانید تحریم کنید، می‌توانید به راحتی برخی از محدودیت‌هایی که وجود دارد را بردارید تا ما بتوانیم بهتر عمل کنیم. این موضوع یک مساله سیاسی است.

پاتریک بت دیوید: آیا داستانی را که ۴۵ دقیقه قبل از شروع مصاحبه منتشر شده است، دیدید؟ نمی‌دانم آیا داستان را دیدید یا نه. به‌طور دقیق، ۴۵ دقیقه قبل از اینکه شما وارد شوید، از نیویورک پست منتشر شده است. ایران ادعا می‌کند که می‌تواند سلاح هسته‌ای بسازد و با تلافی‌جویی دندان‌شکنی، اسرائیل و ایالات متحده را تهدید می‌کند. ساعت 10:12 به وقت استاندارد شرقی. فکر می‌کنم ما بعد از آن در ساعت 11 شروع کردیم. بنابراین ایران ادعا کرد که می‌تواند سلاح هسته‌ای بسازد در حالی که رهبر معظم در روز شنبه، ایالات متحده و اسرائیل را با پاسخی دندان‌شکنانه به حمله اسرائیل به نیروهای نظامی ایران، تهدید کرد. خامنه‌ای در آستانه سالگرد تصرف سفارت ایالات متحده در تهران با دانشجویان صحبت کرد. دشمنان، چه رژیم صهیونیستی و چه ایالات متحده آمریکا، قطعاً پاسخی دندان‌شکنانه به آنچه به ایران و ملت ایران و جبهه مقاومت انجام می‌دهند، خواهند گرفت. و او ادامه می‌دهد اگر بروید، این در سن 85 سالگی است. کمی پایین‌تر، راب، اگر می‌توانید. و این نظرات پس از آن مطرح شد که مشاور ارشد هشداری درباره توانایی‌های هسته‌ای ایران صادر کرد. مشاور ایشان، کمال خرازی، روز جمعه گفت که کشور می‌تواند در سیاست‌های خود در مورد استفاده از سلاح‌های هسته‌ای تجدید نظر کند اگر تهدید به اندازه کافی بزرگ به نظر برسد. کمی پایین‌تر بروید. اگر یک تهدید وجودی بوجود بیاید، ایران دکترین هسته‌ای خود را تغییر خواهد داد. ما توانایی ساخت سلاح را داریم و هیچ مشکلی در این زمینه نداریم. نظرات شما در مورد این چیست؟

اعلیحضرت: بله، این دیروز بود. و او به طور اساسی گفت که ما تنها به یک فتوا محدود شده‌ایم که ما را از رفتن به این سمت منع کرده است. به عبارت دیگر، ما می‌توانیم هر زمان که بخواهیم این را تغییر دهیم. اما در این زمینه، بیایید یک چیز را به یاد داشته باشیم. چقدر این رژیم شکننده و آسیب‌پذیر است. اساساً، آن‌ها فقط سر و صدا می‌کنند. اما شکنندگی این رژیم به خود علی خامنه‌ای برمی‌گردد که البته او همان کسی است که مشکل را ایجاد کرده است، نه مردم ایران. مردم ایران نمی‌خواهند جنگی وجود داشته باشد. اما او می‌خواهد. اما او همانند عمود یک خیمه یا هر آنچه که آن را نگه می‌دارد، است. به محض اینکه آن عمود خیمه از بین برود یا ضعیف شود، خیمه فرو خواهد ریخت. 

درون رژیم، فرقه‌های زیادی وجود دارند که بر سر قدرت و غنیمت به دست آمده می‌جنگند. این موضوع حتی بیشتر مرتبط خواهد شد. تا به حال، علی خامنه‌ای حرف آخر را زده است و بر تمام جنبه‌های ساختار ایران، چه در زمینه اطلاعات، چه نظامی، چه سپاه و چه تمام ابزارها تحت نظر و کنترل او بوده است.
فکر نمی‌کنم جانشینان او، از جمله پسرش، قادر باشند که این ساختار دولتی را برای مدت طولانی‌تری حفظ کنند.
این به سوال شما برمی‌گردد. آن‌ها چگونه برای ۴۵ سال زنده ماندند؟ زیرا این یک روند بوده است. و بر خلاف اتحاد جماهیر شوروی که البته چندین رهبر مختلف داشت، از لئونید برژنف تا آخرین آن‌ها، یعنی میخائیل گورباچف قبل از اینکه یلتسین بالاخره به قدرت برسد، ایران از زمان خمینی تنها یک رهبر داشته و آن هم علی خامنه‌ای بوده است.
بنابراین شما در مورد یک دیکتاتوری مذهبی مطلق تحت کنترل یک فرد نهایی در بالای هرم صحبت می‌کنید که در نهایت فرو خواهد ریخت. بنابراین این‌ها فرصت‌هایی هستند که برای مردم ایران پیش می‌آید.
شما همچنین متوجه خواهید شد که من قبلاً چه چیزی را استدلال می‌کردم که این رژیم اکنون بدون توجه به نوع توافق هسته‌ای که ممکن است با آن‌ها داشته باشید، به کار خود ادامه خواهد داد.
این رژیم به تحریک درگیری‌های منطقه‌ای ادامه خواهد داد. به گروگان‌گیری ادامه خواهد داد. به حمایت و انواع و اقسام دیگر روش‌ها ادامه خواهد داد.

پاتریک بت دیوید: نفرتی که نسبت به ما وجود دارد خوب نیست. نفرت نسبت به ایالات متحده و اسرائیل هم از بین نمی‌رود.

اعلیحضرت: و این بخشی است که فکر می‌کنم شما باید درک کنید که حتی اگر بگویید، می‌دانید چه؟ ما دیگر نیازی به دخالت در خاورمیانه نداریم.
خوب، آن‌ها شما را تنها نخواهند گذاشت. در واقع، آن‌ها شما را مجبور خواهند کرد. و شانس اینکه شما دوباره به معادله بازگردید و با یک وضعیت بسیار بالاتر از درگیری مواجه شوید، در بلندمدت به شما خواهد رسید.
بنابراین من در این مورد با شما هستم، پاتریک، که این اکنون لحظه‌ای است که ما باید بتوانیم از آن بهره‌برداری کنیم. فکر می‌کنم مردم ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری آماده هستند.
امیدوارم همتای ما، از نظر یک دولت کلیدی خارجی، در این زمینه نیز همکاری کند.

آمریکا نیز تنها از این لحاظ آماده است که آن الگویی که در ایران تغییر کرده باید در واشنگتن نیز تغییر کند.
از نظر سیاست خارجی، آیا هنوز در مورد سازش یا تعامل با رژیم یا تلاش برای درخواست تغییر رفتار صحبت می‌کنیم؟ یا این بار می‌گوییم که ما آن‌ها را به گوشه رینگ خواهی برد؟
بیایید ضربه نهایی را بزنیم، نه به این صورت که آمریکا برای ما انجام دهد، بلکه با کمک به ایرانی‌ها برای داشتن بهترین شانس برای موفقیت. و این تمام چیزی است که ما در نهایت درخواست آن را داریم.

پاتریک بت دیوید: بله، نمی‌دانم آیا دیدید یا نه، حساب‌های کاربری آیت‌الله خامنه‌ای در X تعلیق شد.
فکر می‌کنم فیسبوک، اینستاگرام، همه جا اگر بروید و ببینید.

اعلیحضرت: او چیزی به زبان عبری توییت کرد.

پاتریک بت دیوید: درست است. او چه گفت؟

اعلیحضرت: مطمئن نیستم او چه گفت. من این سیر انتقال به مسدود شدن را ندیدم، اما این حدود دو روز پیش بود.

پاتریک بت دیوید: اوایل روز دوشنبه، یادداشتی کوتاه در مورد حساب‌های تعلیق شده. X حساب‌هایی را که قوانین X  را نقض کرده‌اند تعلیق می‌کند. این تعلیق پس از اولین حملات هوایی آزاد اسرائیل علیه ایران در پاسخ به حمله موشکی بالستیک انجام شد. فورا مشخص نشد موارد نقض چه بود.
سخنرانی ایلان ماسک در روز یکشنبه درباره حملات موشکی اسرائیل که ۲۰۰ موشک شلیک شد، نباید اغراق‌آمیز یا کم‌اهمیت شمرده شود در حالی که از فراخوانی برای تلافی پرهیز می‌کند.
حساب جدیداً تعلیق شده X که در روز یکشنبه رقم زده شد با پیامی به زبان عبری آغاز شد که نوشته بود "به نام خداوند بخشنده".
یک وِرد کلام اسلامی رایج. پست دوم به سخنرانی خامنه‌ای اشاره داشت و به زبان انگلیسی به‌صورت زیر ارسال شد: صهیونیست‌ها در مورد ایران دچار اشتباه محاسبه شده‌اند.
آن‌ها ایران را نمی‌شناسند. هنوز نتوانسته‌اند قدرت، ابتکار و عزم مردم ایران را به درستی درک کنند.
کمی پایین‌تر بروید، راب، اگر می‌توانید. و سپس اینجا گفته شده که خامنه‌ای سال‌هاست که حساب‌های متعددی برای این فرد ۸۵ ساله در x داشته و در گذشته پیام‌هایی به زبان‌های مختلف ارسال کرده است.
این اولین بار نیست که او از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کند.
پلاتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی، مانند فیسبوک و اینستاگرام حساب‌های مرتبط با رهبر ایرانی را به دلیل حمایت صریح از حماس پس از این گروه حذف کردند. حمایت از حملات به اسرائیل در هفتم اکتبر زمانی که گروه شبه‌نظامی مورد حمایت ایران، حماس، عملیات انجام داد.

اعلیحضرت: بنابراین، واقعاً خنده‌دار است که خامنه‌ای می‌گوید آن‌ها مردم ایران را درک نمی‌کنند.
در واقع، او مردم ایران را درک نمی‌کند و حتی بدتر از آن، در نهایت به مردم ایران اهمیتی نمی‌دهد.

پاتریک بت دیوید: آیا فکر می‌کنید مردم ایران این موضوع را می‌دانند؟

اعلیحضرت: همانطور که به شما گفتم، آن‌ها در خیابان‌ها هستند و این را ثابت می‌کنند که به دیکتاتور می‌گویند آماده‌اند جان و سلامتی خود را به خطر بیندازند فقط برای اینکه نشان دهند از این رژیم خسته و کلافه‌اند. آن‌ها می‌گویند مرگ بر دیکتاتور. چقدر دیگر جهان اجازه می‌دهد این حیوانات نه تنها به ایرانی‌ها، بلکه همه را در منطقه و فراتر از آن تهدید کنند؟

پاتریک بت دیوید: دو کلیپ از زنان بود. راب، اگر می‌توانی یکی از آن‌ها را نشان بدی، فقط هر دو را بیاور.
اگر اشکالی ندارد، من اولین را نشان می‌دهم. و اگر می‌توانی آن را تفسیر کنی. یکی از آن‌ها دختر جوانی بود که یک سرباز بود. به کلیپ دیگر برو. دور اول. این دو مورد را به سمت راست شروع کردم. این دقیقاً همان چیزی است که قبلاً با من به اشتراک گذاشتی. این توسط رسانه منوتو رسمی نمایش داده شده است. اگر می‌توانی این کلیپ را پخش کن و اگر شما می‌توانید وضعیت را در اینجا تفسیر کنید. برو جلو.

اعلیحضرت: خوب، این کلیپ بی‌صدا بود. بنابراین ما فقط تصویر را داریم. این دوربین‌های شهری در تهران هستند. بنابراین این فرد سعی می‌کند بیاید و آن دختر را تهدید کند و همزمان چیزی به او می‌گوید و حالا او در دید عمومی پاسخ می‌دهد. یعنی، این یک زن بدون حجاب در ایران است. در ایران.

پاتریک بت دیوید: کدام شهر؟

اعلیحضرت: فکر می‌کنم تهران بود. مطمئن نیستم ۱۰۰٪.

پاتریک بت دیوید: وای، این واقعاً شدید بود.

اعلیحضرت: یعنی این نشان می‌دهد که، می‌دانید، در دید عمومی. آن‌ها پنج سال پیش این کار را نمی‌کردند.

پاتریک بت دیوید: خوب، گوش کن، شاید دنا وایت با او تماس بگیرد.

اعلیحضرت: چیزی که حتی شگفت‌انگیزتر است، مورد بعدی است.

پاتریک بت دیوید: مورد بعدی چیست، راب؟

اعلیحضرت: این در یک دانشگاه در ایران است و این دختران از پنجره این صحنه را فیلم‌برداری می‌کنند.
نگهبانی دانشگاه. او احتمالاً حجاب نداشت. نه تنها حجابش را برنگرداند، بلکه در دید عمومی لباس‌هایش را درآورد.
به او نگاه کنید.

پاتریک بت دیوید: چه محاصره‌ای از سوی نیروهای بسیج.

اعلیحضرت: آن‌ها مدام مردم را اذیت می‌کنند. منظورم این دو نفر است.

پاتریک بت دیوید: این نمونه بارزی از نافرمانی است که شما درباره‌اش صحبت می‌کنید.

اعلیحضرت: یعنی به جایی رسیده که می‌دانست قرار است دستگیر شود. او واقعاً در راه آمدن من دستگیر شد. داشتم داستان را می‌دیدم، پاتریک. اما به این نگاه کنید. چه کسی فکر می‌کرد که در ایران چیزی شبیه به این را ببینید؟

پاتریک بت دیوید: چه بر سر او آمد؟

اعلیحضرت: او دستگیر شد. آخرین چیزی که می‌دانم، چند ساعت پیش در راه آمدن من بود.

پاتریک بت دیوید: می‌دانید اگر او دستگیر شد، با او چه کار خواهند کرد؟
او جذاب هم است. منظورم این است که او جرأت انجام این کار را داشته است.

اعلیحضرت: اما آنچه می‌خواهم به شما بگویم این است که او این کار را می‌کند تا نه تنها ایرانی‌ها این را ببینند، بلکه مردم اینجا در غرب نیز این را ببینند.

پاتریک بت دیوید: او چند ساله است؟

اعلیحضرت: در این فکر هستم که چند رسانه در این کشور این موضوع را نشان می‌دهند؛ در مقایسه با نشان دادن تظاهرات حامیان حماس.


پاتریک بت دیوید: برای این کار به شجاعت زیادی نیاز است. خیلی زیاد، می‌دانید.

اعلیحضرت: و این آن چیزی است که در نهایت به من نیرو می‌دهد، پاتریک، این است که من حاضر هستم جانم را برای آزادی کشورم فدای کنم. فقط به خاطر آن‌ها. به خاطر اینکه نمی‌توانیم نسبت به آن‌ها بی‌تفاوت باشیم، زیرا نمی‌توانیم در برابر این چیزها بی‌تفاوت باشمی. می‌دانید؟
چطور می‌توانیم اجازه دهیم این اتفاق بیفتد؟ این چیزی است که من به خاطر آن در اینجا هستم. نه برای خودم، بلکه برای آن‌ها.

پاتریک بت دیوید: فکر می‌کنم اینجاست که می‌توانیم این مصاحبه را به پایان برسانیم.
مثل همیشه، یک گفت‌وگوی فوق‌العاده دیگر با شما.
هر بار از این کار لذت می‌برم. و از صداقت شما و اینکه با چالش‌ها روبرو می‌شوید، قدردانی می‌کنم.
به چالش کشیدن شما و فشار آوردن به شما، و شما در مورد آن بسیار محترم هستید.
این بسیار تحسین‌برانگیز است. و فکر می‌کنم در لحظات تنش، این نشان می‌دهد که اگر روزی در چنین موقعیتی قرار بگیرید، قادر خواهید بود انتقادات و تمام چالش‌هایی که با آن همراه است را مدیریت کنید.
و من شما را تحسین می‌کنم.

اعلیحضرت: خوب، می‌دانید چه؟ پاتریک، من همیشه انتقاد را تشویق می‌کنم زیرا فکر می‌کنم اگر همه یک ذهنیت مشابه داشته باشند، در نهایت خیلی کسل‌کننده خواهد بود، حتی آب هم اگر روزانه باقی بماند، در نهایت بی‌مصرف و غیر قابل استفاده خواهد شد. ما به چالش دائمی نیاز داریم.


پاتریک بت دیوید: ما به برخی مفاهیم نیاز داریم. این چیزی نیست که مردم آن را دوست داشته باشند. و شما. شما یک بازیکن خوب هستید.

اعلیحضرت: خوب، شما با من این مشکل را ندارید.

پاتریک بت دیوید: نه، من آن را محترم می‌شمارم.

اعلیحضرت: من از آن لذت می‌برم.

پاتریک بت دیوید: احترام فوق‌العاده‌ای برای شما دارم. دوباره سپاسگزارم.

اعلیحضرت: سپاسگزارم پاتریک. مراقب باشید، همه. بدرود.

آخرین اخبار
خانه مشروطه ایران