روز ملی زن در ایران

بخشنامۀ آزادیِ بانوان ایران از بند پوشش اسلامی، جهت تصویب توسط رضاشاه بزرگ، در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۱۴ از طرف رئیس الوزرا به دربار فرستاده شد، تا با آغاز دی‌ماه همان سال، فرمان اجرای رسمی این قانون به تمام استان‌های ایران ارسال گردد. در همین حال، انجمن‌های حمایت از زنان، از جمله کانون زنان، که توسط دولت شاهنشاهیِ وقت تأسیس شده بود نیز، به تبلیغ و انتشار این بخشنامه پرداختند.

رضاشاه بزرگ در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۱۴ و طی اجرای مراسم جشن فارغ التصیلی دختران در دانشسرای مقدماتی، رسماً بر آزادی زنان ایران از بند حجاب اسلامی تأکید کرد. در همین روز، تاج‌الملوک آیرملو، همسر رضاشاه بزرگ و دخترانش شمس و اشرف پهلوی نیز بدون حجاب اسلامی به دانشسرای تربیت‌ معلم رفتند. این نخستین بار بود که زنان در خانوادۀ شاه، بدون حجاب و روبند اسلامی در مجمعی عمومی ظاهر می شدند.  

انتخاب این روز و محل دانشسرای مقدماتی دختران، تدبیری از پیش درنظرگرفته شده بود؛ چرا که رضاشاه بزرگ به خوبی می‌دانست یکی از راه‌های آزادی و سعادت ملت ایران، فراگرفتن و آموزش علم، و کسب آگاهی توسط زنان و مادران جامعه بود و می‌توانست تاثیرات مهمی در تعلیم و تربیت فرزندان آنها داشته باشد. از سوی دیگر، حضور بانوان ایران در امور آموزش و دیگر فنون علمی مانند پزشکی و دیگر شئونات اجتماعی کشور نیز ضروری بود تا بانوانِ فرهیخته و آگاه، تواناییِ ایفای سهم مهم خود در آبادانیِ ایران را داشته باشند. با چنین درکی از روند یک جامعۀ در حال پیشروی و توسعه بود، که رضاشاه بزرگ با اراده‌ای پولادین به این امر مهم جامه عمل پوشانید.

رضاشاه بزرگ به خوبی آگاه بود که این امر با مخالفت قشر پوسیده و خرافه‌گستر جامعۀ دینی، به ویژه ملّاها و آخوندهای شیّاد روبرو خواهد شد. اما این هم نتوانست در ارادۀ این مرد بزرگ در راه آزادی زنان ایران از قید و بند حجاب اسلامی خللی وارد آورد. اکنون، بانوان و دختران ایران نیک می‌دانند که آزادی و آرامشی که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی با تحمل رنج فراوان و از دست دادن بهترین جوانان این سرزمین به دنبالش هستند، رضاشاه بزرگ ۸۸ سال پیش با ایستادگی در برابر همین ملّاهای متحجر در اختیارشان قرار داده بود. در ادامۀ این راه، شاهنشاه آریامهر با اجرای انقلاب سفید، که داشتن حق رای توسط زنان بخشی از آن بود، حتا پیش از برخی کشورهای اروپاییِ پیشرفته مانند سوئیس، آن را در ایران پیاده و اجرایی کرد. دیگر حقوق اجتماعی و مدنی زنان مانند حق طلاق، حق نگهداری از فرزند بعد از طلاق، داشتن حق مساوی در وراثت و بسیاری حقوق دیگر را نیز خاندان ایرانساز پهلوی با اراده‌ای پولادین و مقاومت در مقابل قشر مذهبی و روحانیت جامعه در اختیار ملت بزرگ ایران و به ویژه زنان قرار داد. بانوان و دختران امروز ایران می‌دانند که تاریخ و ریشۀ برخورداری از چنین آزادی‌هایی، در اراده و عظم استوار خاندان ایرانساز پهلوی بوده و شعار "زن، زندگی، آزادی"، در دوران پادشاهی خاندان میهن‌پرست پهلوی در عمل، تبلور پیدا کرد.

 

در زیر، نامه‌ای که از سوی محمد رضا شاه پهلوی در دوران گذراندن تحصیلات عالی خود در سوئیس، در پاسخ به نامۀ پدر تاجدار خود نوشته بود را آورده، و بار دیگر یادآور می‌شویم که خاندان ایرانساز پهلوی، آزادی و اعتلای زنان ایران، که نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند، همواره با پیشرفت و سعادت آتی میهنمان هم‌چَم و بایسته می‌پنداشتند.

 

"۱۱ بهمن‌ماه ۱۳۱۴

یگانه پدر بی‌بدیل و مانندِ مرا هزاران بار تصدق می‌روم،

دست‌خط مقدستان که همواره باعث سرور و خشنودی بنده است رسید. از زیارت آن روحم تازه گشت و شعفم بی‌حد. سببِ تمام این خشنودی‌ها این است که بحمدالله سلامت هستید و اینکه در زیر سایۀ بلندپایۀ مبارکتان، میهن نازنینمان با قدم‌های بزرگ و سریع ترقی می‌کند. شرحی را در خصوص آزادی دوشیزگان و بانوان مرقوم داشته بودید. واقعاً مژدۀ بزرگی بود، چه این بدبختان، الحق جزء جامعۀ ایرانی محسوب نمی‌شدند. حتی شنیده‌ام داشتن خط و سواد را هم قُدَما چندان برای زن لازم نمی‌دانستد. این بود که روزبروز ما ترقی معکوس می‌کردیم. چه، پدر بزرگوار وطن‌پرست ترقی‌خواهم خوب می‌دانند که تربیت ابتدایی و مؤثری که در سلولهای دِماغ طفل مرکوز می‌شود، همانا تربیت و خاطرات و در واقع درس‌هایی است که از مادر گرفته است، که با شیر اندرون شد و با جان به در رود. پس برای ترقی و تعالی هر کشوری، باید زنان تحصیل کنند و دارای علم و هنر گردند و چون، کسب این دو، با پسِ پرده نشستن منافات دارد. پس امیدوارم با این اقدامات پدرانه دربارۀ دختران و بانوان، ملت نجیب ایران عزیز شده، عنقریب به توجهات پدر جانم، این طبقۀ تیره‌بخت، خوش‌روزگار و سعادتمند گردند.

حال بنده و برادران عزیزم بحمد باری‌تعالی و در زیر سایۀ مبارکتان بسیار خوب است و به دعاگوییِ ذات مقدستان و به تحصیل مشغولیم. تمام آرزویمان این است که بزودی به زیارت جمال عزیزتان نایل گردم.

هوای اینجا تا به حال بسیار بد بوده است. ولی کم‌کم روی به بهبودی گزارده و شاید خوب بشود و بتوانیم اسپورت نماییم.

پدر بی‌همتا، بیش از این مزاحم اوقات گرانبهایتان نشده، عریضه‌ام را به سلامت وجود بی‌نظیرتان خاتمه داده، قربانتان میروم.

محمد رضا پهلوی

 

برگرفته شده از :