در مرداد ماه، ویدئویی منتشر شد که برخورد خشونتآمیز مأموران انتظامی با دو دختر نوجوان در تهران را نشان میداد. یکی از این دختران، نفس حاجیشریف، و مادرش، خانم مریم عباسی، در گفتوگویی با روزنامه اعتماد، به جزئیات این حادثه و وضعیت دخترشان پرداختند.
خانم عباسی توضیح داد که دخترش پس از این حمله، دچار مشکلات شدید روانی از جمله استرس و اضطراب شده و از وضعیت موجود به شدت وحشتزده است. او همچنین افزود که پس از دو ماه و نیم از شکایت، هنوز هیچ جلسه دادگاهی برای رسیدگی به شکایت برگزار نشده است، اما برای مأمور زنی که ادعا کرده بود انگشتش در این حادثه آسیب دیده، فوراً جلسه دادرسی تشکیل شده است.
خانم عباسی درباره روز حادثه گفت که وقتی به محل رسید، مشاهده کرد که صورت دخترش زخمی و خونین است، گردنش کبود شده و بدنش دچار جای چنگ شده است. لباسهای دخترش پاره شده بود و او برای جلوگیری از افتادن لباس، آن را گره زده بود. او همچنین به وضعیت بیحالی دخترش و نبود روسری در میان مردان اشاره کرد.
وی افزود که مأموران برای جلوگیری از محکومیت خود، ابتدا نفس را در یک ون و سپس در خودروی دیگری منتقل کردند. با وجود درخواست قضایی برای ارائه فیلمهای ضبط شده توسط دوربینهای ون، پلیس از این کار خودداری کرده است.
خانم عباسی همچنین اشاره کرد که در شب اول حادثه، مأموران از او خواسته بودند مدارک شناسایی اصلی خود و دخترش را تحویل دهند، که این اقدام را تلاشی برای جلوگیری از مراجعه فوری به پزشکی قانونی تلقی کرد. او همچنین اضافه کرد که یک هفته بعد، اسناد لازم را به قاضی ارائه داد.
این حادثه یکی از آخرین نمونهها از برخوردهای خشونتآمیز مأموران گشت ارشاد با دختران و زنان ایرانی بهدلیل اعمال حجاب اجباری است. موارد مشابه دیگری نیز در سالهای اخیر ثبت شده است:
- آرزو بدری، زن ۳۱ ساله، شامگاه اول مرداد امسال بهدلیل حجاب در خودرو شخصی هدف گلوله پلیس قرار گرفت و به شدت مجروح شد.
- آرمیتا گراوند، نوجوان ۱۶ ساله، نهم مهر ۱۴۰۲ بهدلیل نداشتن مقنعه در ایستگاه مترو شهدای تهران با حمله مأموران مواجه شد و به کما رفت. او پس از ۲۸ روز بستری در بیمارستان نظامی فجر، در ششم آبان جان باخت.
- مهسا ژینا امینی، که شهریور ۱۴۰۱ پس از بازداشت بهدست عوامل گشت ارشاد جان باخت، باعث بزرگترین خیزش ایرانیان علیه جمهوری اسلامی شد.
با وجود این اعتراضات، جمهوری اسلامی همچنان محدودیتها و سرکوبها را علیه زنان ادامه میدهد، اما زنان و دختران ایرانی به مقاومت مدنی و مخالفت خود ادامه میدهند.